بنابر برخی نظرسنجی ها، هنوز شور و شوق انتخاباتی در کشور به وجود نیامده. این بی شوری مرهون تلاشهای ناکام دو جریان سیاسی است.
به صورت کلی رفتار رای دهندگان در ایران را می توان به چهار نوع تقسیم بندی کرد.
1- کسانی که در صورت رای دادن، به اصولگرایان رای می دهند.(در حدود 15 تا 20 درصد جمعیت رای دهندگان)
2-کسانی که در صورت رای دادن، به اصلاح طلبان رای می دهند.(در حدود 15 تا 20 درصد جمعیت رای دهندگان)
3-کسانی که معمولا رای می دهند و رای مشخصی ندارند و هر دفعه برای آن دفعه تصمیم می گیرند.(در حدود 20 تا 35 درصد جمعیت رای دهندگان)
4-کسانی که معمولا رای نمی دهند و رای مشخصی ندارند.(بقیه واجدین شرایط)
به فرضیات زیر دقت کنید:
1)عمده رای دهندگان به اصولگرایان از جمعیت بالفعل رای دهندگان هستند و جزو کسانی قرار می گیرند که حتما در انتخابات شرکت می کنند.
2)در مورد اصلاح طلبان نسبت بین جمعیت بالفعل و بالقوه نامشخص است و در هر انتخاباتی متفاوت می شود.
3)برای همین در صورتی که آرای نامشخص را حذف کنیم، عمدتا در انتخابات های کم حضور، اصولگرایان برنده می شوند.
4)احمدی نژاد رای گروه 3 را به نفع خودش درآورده بود. این کار را نه اصولگرایان به درستی انجام می دهند و نه اصلاح طلبان.
5)از انتخابات خرداد 76 که رقابت در ریاست جمهوری شکل واقعی گرفت، همیشه این گروه 3 بودند که نتیجه پیروز انتخابات را رقم زدند.
6) اصولگرایان معمولا در هنگامه انتخابات شعارهایی می دهند که اولا گروه 4 را از میدان به در کنند و دوما گروه 1 را کاملا به رای دادن به خود مصمم درآورند.
7) اصلاح طلبان یک کلنجار اساسی با گروه 2 و 4 دارند و عمدتا روی اینها سرمایه گذاری می کنند که معمولا هم در اقناع بالای به خصوص گروه 4 ناموفق اند و شکست می خورند. در انتخابات های غیر ریاست جمهوری فقط در مجلس ششم و شورای اول در این زمینه موفق بودند.
نتیجه:
تا اینجای کار، هنوز رای گروه 3 مشخص نیست و لذا در مورد ترکیب مجلس نمی شود اظهارنظری کرد. ای کاش این دو جریان سیاسی، کمی هوشمندی احمدی نژاد را داشتند.